تمام خلقت
نویسه گردانی:
TMAM ḴLQT
تمام خلقت . [ ت َ خ ِ ق َ ] (ص مرکب ) که نقصی در اندام ندارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): مطرهف ؛ مرد تمام خلقت و نیکو اندام . تمم ؛ تمیم تمام خلقت . (منتهی الارب ): چشمش در میان نظارگیان بر پسری افتاد...سخت نیکوروی و طرفه و زیبا، تمام خلقت ، معتدل قامت . (نوروزنامه ). رجوع به تمام و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.