اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تمغا زدن

نویسه گردانی: TMḠA ZDN
تمغا زدن . [ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) به اصطلاح ارباب دفاتر ایران دریدن گوشه ٔ فرد را گویند. (آنندراج ) (بهار عجم ) :
تأثیر، مگو از نظر افتاده ٔ یارم
تمغا نزند ناظر شه باطله بسیار.

محسن تأثیر (از بهار عجم ) (آنندراج ).


ناظر متصدی کل کارخانجات پادشاهی که آن را در هندوستان خانسامان گویند و باطله بمعنی فرد باطل است چنانکه گذشت . (بهار عجم ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.