اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تن آسان کردن

نویسه گردانی: TN ʼASAN KRDN
تن آسان کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آسوده کردن . راحت کردن . فارغ ساختن :
گنهکارگان را هراسان کنیم
ستمدیدگان را تن آسان کنیم .

فردوسی .


رج__وع به تن آسان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.