گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تن اندرافکندن نویسه گردانی: TN ʼNDRʼFKNDN تن اندرافکندن . [ ت َ اَ دَ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تن برافکندن . تن افکندن . حمله بردن : به شهر اندرافکند تن با سپاه فروزد به باره درفش سیاه . اسدی .رجوع به تن افکندن و تن برافکندن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود