اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تن پرور

نویسه گردانی: TN PRWR
تن پرور. [ تَم ْ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) خودنواز و خودپرور و کسی که خود را پرورش می کند و می نوازد. (ناظم الاطباء). تن آسای . تن پرست . آنکه تن وی معبود وی باشد. (آنندراج ) :
چو کم خوردن طبیعت شد کسی را
چو سختی پیشش آید سهل گیرد
وگر تن پرور است اندر فراخی
چو تنگی بیند از سختی بمیرد.

سعدی (گلستان ).


ندارند تن پروران آگهی
که پرمعده باشد زحکمت تهی .

سعدی (بوستان ).


خردمند مردم هنرپرورند
که تن پروران از هنر لاغرند.

سعدی (بوستان ).


وگر نغز و پاکیزه باشد خورش
شکم بنده خوانند و تن پرورش .

سعدی (بوستان ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.