تنک روی . [ ت َ ن ُ
/ ت ُ ن ُ ] (ص مرکب ) کنایه از کسی است که به اندک مبالغه از شرم سخن قبول کند و آن را کم روی نیز خوانند. (انجمن آرا). کنایه از صاحب شرم و حیا. (آنندراج ). مقابل سخت روی
: دوستی گر دیده ام دانش ، ز دشمن دیده ام
چون تنک رویان ز من عیب مراپنهان نداشت .
رضی دانش .
|| کسی که بدون ابرام درخواست چیزی کند. (ناظم الاطباء). رجوع به تنگ روی شود.