اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنک فهم

نویسه گردانی: TNK FHM
تنک فهم . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ف َ ] (ص مرکب ) کسی که قوه ٔ مدرکه ٔ وی سست و ضعیف باشد. (ناظم الاطباء) :
به صد جانش خریدم کی روا باشد که بفروشم
به تحسین تنک فهمان و احسان لئیمانش .

عرفی .


|| تنک حوصله . (آنندراج ). رجوع به تنک ظرف و تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.