اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنک کردن

نویسه گردانی: TNK KRDN
تنک کردن . [ ت َ ن ُ / ت ُ ن ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گشاده و روان کردن چیزی زفت و سطبر را. ترقیق . رقیق کردن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : اکنون اصل آب هواست ، چون آب را تنک تر کنی هوا گردد. (کتاب المعارف ). تنک کردن شیر را؛ به آب آمیختن آن را. تنک کردن گل را؛ آب آن را افزودن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || از سطبری چیزی کم کردن . (یادداشت ایضاً). || از زمین بیرون کشیدن مقداری از گیاهان را تا فاصله میان آنان پیدا شود و بقیه به نیروتر گردند. (از یادداشتهای مرحوم دهخدا). رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.