تنک مایه . [ ت َ ن ُ
/ ت ُ ن ُ ی َ
/ ی ِ ] (ص مرکب ) که سرمایه ٔ مالی یا علمی او کم است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
: نه درخورد سرمایه کردی کرم
تنک مایه بودی از آن لاجرم .
(بوستان ).
وگر تنگدستی تنک مایه ای
سعادت بلندش کند پایه ای .
(بوستان ).
رجوع به تنک و دیگر ترکیبهای آن شود.