اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ

نویسه گردانی: TNG
تنگ . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فیلاب است که در بخش اندیمشک شهرستان دزفول واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
تنگ کیش . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اربعه ٔ پایین است که در بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد واقع است و 313 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی...
تنگ شرم . [ ت َ ش َ ] (ص مرکب ) که کُسی تنگ دارد. مقابل کُس فراخ . رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
تنگ گزی . [ ت َ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش اردل شهرستان شهرکرد است که در شمال باختری این شهرستان قرار دارد. این دهستان کوهستانی ا...
تنگ گیر. [ ت َ ] (نف مرکب ) ممسک و کم خرج و کسی که فشار سخت دهد. (از ناظم الاطباء). سخت گیر: معطب ؛ مرد تنگ گیر بر عیال . مقتر،قاتر؛ تنگ گیر بر ...
تنگ رود. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان دیلمان است که در بخش سیاهکل شهرستان لاهیجان واقع است و 136 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
تنگ دهن . [ ت َ دَ هََ ] (ص مرکب ) خرددهن . || تنگ دهن ؛ (اِ مرکب )دهان معشوق . (ناظم الاطباء). رجوع به تنگ دهان شود.
تنگ دیو. [ ت َ وْ ] (اِخ ) دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 190 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
تنگ راه . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبدکاوس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
تنگ زرد. [ ت َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بهمئی گرمسیر است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغراف...
تنگ زرد. [ ت َ زَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بوشگان است که در بخش خورموج شهرستان بوشهر واقع است و 317 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۲۳ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.