گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تنگ آغوش نویسه گردانی: TNG ʼAḠWŠ تنگ آغوش . [ ت َ ] (ص مرکب ) آنکه آغوش تنگ داشته باشد. (آنندراج ). سخت در آغوش گرفته . (ناظم الاطباء) : نسیم لطف بهار از شمار بیرون است فغان که غنچه ٔ این باغ تنگ آغوش است . صائب (از آنندراج ).رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود