اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ تنگ

نویسه گردانی: TNG TNG
تنگ تنگ . [ ت َ ت َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) عدل عدل . باربار. بقچه بقچه :
دوصد جامه و زیور رنگ رنگ
بسنجیده و ساخته تنگ تنگ .

شمسی (یوسف و زلیخا).


تنگ شکر حدیث ترا بندگی کند
کاندر عبارت تو شکر هست تنگ تنگ .

سوزنی .


در پله ٔ ترازوی اعمال عمر ما
طاعات دانه دانه و عصیان تنگ تنگ .

سوزنی .


بخشنده ای که بخشد و بخشید بی دریغ
دینار بدره بدره و دیبای تنگ تنگ .

سوزنی .


تا اسب تنگ بسته نگیرم ز مدح میر
نگشایم از خرک جرس هجو تنگ تنگ .

سوزنی .


از چمن انگیخته گل رنگ رنگ
وز شکر آمیخته می تنگ تنگ .

نظامی .


|| بسیار فراوان . (ناظم الاطباء). || سخت متصل و پیوسته . بسیار نزدیک . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
مرگ اگر مرد است گو نزد من آی
تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ
من ازو عمری ستانم جاودان
او ز من دلقی رباید رنگ رنگ .

؟


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۳.۴۹ ثانیه
تار و تنگ . [رُ ت َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تیره و تار. سخت تیره . تاریک و سخت ۞ : ز گشت دلیران بر آن دشت جنگ چو شب گشت آوردگه تار و تنگ ...
تنگ و تا. [ ت َ گ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) دستگاهی از چوب که در آن جامه ها (پارچه ها) را می نهادند تا به چند تو محکم شود. (یادداشت بخط مرحوم ...
تنگ و تار. [ ت َگ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تنگ و تاریک . بی وسعت و بی روشنایی . خلاف فراخ و روشن . محقر و تاریک : غار جهان گرچه تنگ و تار شد...
تنگ و ترش . [ ت َ گ ُ ت ُ رُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) ناموزون و کوتاه و تنگ ، در صفت جامه : جامه ای تنگ و ترش ؛ جامه ای تنگ و بی اندام . جامه ا...
تنگ و توبره . [ ت َ گ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مجموع لوازم ستوری . لوازم اسب و غیره . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
تنگ و تاریک . [ ت َ گ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تنگ و تار. بی وسعت و بی روشنایی . نقیض فراخ و روشن . تاریک و محقر : دور شو، دور شو ز نزدیکش روشن...
تنگ دوست علی . [ ت َ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ای تیوند است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافی...
تاریک وتنگ . [ ک ُ ت َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) تیره و سخت . تار و تنگ . تاریک و سخت . تیره و تار : نباشد مرا زین سپس با تو جنگ ببینی کنون روز ...
تنگ کلاغ پر. [ ت َ گ ِ ک َ پ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نزدیک روشن شدن صبح . آخر شب قماربازان ، آنگاه که کلاغ به پرواز آید. نزدیکی های صبح...
علی آباد تنگ . [ ع َ دِ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیضا از بخش اردکان شهرستان شیراز واقع در 54 هزارگزی جنوب خاوری اردکان و 4 هزارگزی را...
« قبلی صفحه ۱ از ۳ ۲ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.