اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ خوی

نویسه گردانی: TNG ḴWY
تنگ خوی . [ ت َ ] (ص مرکب ) تنگ خو :
جهان تنگ دیدیم بر تنگ خوی
مراآز و زفتی نکرد آرزوی .

فردوسی .


جان را به وداع آفرینش
از عالم تنگ خوی شستیم .

خاقانی .


سعدیا مستی و مستوری بهم نایند راست
شاهدان بازی فراخ و صوفیان بس تنگ خوی .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.