اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ خویی

نویسه گردانی: TNG ḴWYY
تنگ خویی . [ ت َ ] (حامص مرکب ) بدخویی . (ناظم الاطباء) : آفت ملک شش چیز است ، حرمان ...و تنگ خویی و افراط خشم و کراهت ... (کلیله و دمنه ). و منعی نیکو، بی تنگ خویی می فرمای . (کلیله و دمنه ).
چو دریا دُر دهد بی تلخ رویی
گهر بخشد چو کان بی تنگ خویی .

نظامی .


رجوع به تنگ خو و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.