اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگدل داشتن

نویسه گردانی: TNGDL DʼŠTN
تنگدل داشتن . [ ت َ دِ ت َ ] (مص مرکب ) افسرده و غمگین ساختن . ملول و ناخوش داشتن :
مرا دهانک تنگ تو، تنگدل دارد
میان لاغر تو، لاغر و نزار و حزین .

فرخی .


رجوع به تنگدل ودیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.