اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ گذاشتن

نویسه گردانی: TNG GḎʼŠTN
تنگ گذاشتن . [ ت َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) در فشار گذاشتن . در منگنه گذاشتن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
- تنگ گذاشتن بادنجان ؛ (اصطلاح خانگی ) ریختن بادنجان پخته و امثال آن در سبد و مانند آن و سنگ بر روی آن نهادن تا آبش برود، برای ترشی افکندن و جز آن . (یادداشت ایضاً).
- تنگ گذاشتن جامه ؛ در فشار اطو یا جز آن قرار دادن جامه برای هموار شدن . (از یادداشت های مرحوم دهخدا).
- تنگ گذاشتن حبوب ؛ در منگنه گذاشتن دانه های روغنی برای استخراج روغن آن . (از یادداشتهای بخط مرحوم دهخدا).
|| (اصطلاح بنایی ) آب ریختن روی سنگ آهک پخته تا بشکفد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.