اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنگ معاش

نویسه گردانی: TNG MʽAŠ
تنگ معاش . [ ت َ م َ ] (ص مرکب ) مفلس و فقیر و بینوا. (ناظم الاطباء). تنگ زیست . (مجموعه ٔ مترادفات ). تنگدست . (از آنندراج ). تنگ عیش . تنگ روزی . تنگ بخت :
به بخل وعده تراش و قناعت عیاش
به صدق تنگ معاش و خوشامد جرار.

عرفی (از آنندراج ).


رجوع به تنگ زیست و تنگدست و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.