گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تنگی کردن نویسه گردانی: TNGY KRDN تنگی کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به سختی بیرون آمدن . (ناظم الاطباء). || خست . خودداری . امساک کردن : توانگر که تنگی کند در خورش دریغ آیدش پوشش و پرورش . فردوسی .رجوع به تنگ و تنگی و دیگر ترکیبهای این دو شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود