اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنند

نویسه گردانی: TNND
تنند. [ ت َ ن َن ْ] (اِ) عنکبوت باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). تنندو.تننده . (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). تندو.(فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ). هر سه بمعنی عنکبوت و جولاه باشد. (آنندراج ) (انجمن آرا). هر چهار بمعنی عنکبوت . (فرهنگ رشیدی ). دیوپای . غنده . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به این کلمات و تنندو شود. || (ص ) مردم کاهل و تنبل را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کاهل . (فرهنگ رشیدی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
می تنند
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.