گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تنه نویسه گردانی: TNH تنه . [ ت ُن ْ ن َ / ن ِ ](اِ) یک نوع ماهی که تُن نیز گویند. (ناظم الاطباء).اوماطاریخن . تُن ۞ . قسمی ماهی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). رجوع به تُن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی تنة تنة. [ ت َن ْ ن َ ] (اِخ ) رجوع به طلحةبن ابراهیم شود. طنح طنح . [ طَ ن َ ] (ع مص ) ناگوارد گردیدن شتران . || فربه شدن شتران . (منتهی الارب ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود