گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تنها خوردن نویسه گردانی: TNHA ḴWRDN تنها خوردن . [ ت َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) تنها خود خوردن و به کسی ندادن : ولیکن نباید که تنها خوری ز درویش درمانده یاد آوری . (بوستان ).رجوع به تنهاخوار و تنها و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود