گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تنه خوردن نویسه گردانی: TNH ḴWRDN تنه خوردن . [ ت َ ن َ / ن ِ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) مقابل تنه زدن .کوس یافتن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : خر به بازار ری فراوانست باخبر باش تا تنه نخوری . نشاطی خان (از یادداشت ایضاً).رجوع به تنه زدن و تنه و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود