گفتگو درباره واژه گزارش تخلف توبه گری نویسه گردانی: TWBH GRY توبه گری . [ ت َ / تُو ب َ / ب ِ گ َ ] (حامص مرکب ) توبه کردن . بازگشتن از گناه : همه ٔ روزه مرا توبه گری درخور بودروزه بگذشت و کنون نیست مرا آن درخور. فرخی .رجوع به توبه و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود