گفتگو درباره واژه گزارش تخلف توخته کردن نویسه گردانی: TWḴTH KRDN توخته کردن . [ تو ت َ / ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جمع کردن . فراهم کردن : از چشم باز توخته کن لقمه های بوم وز ران شیر ساخته کن طعمه ٔ شغال . مجد همگر.رجوع به توختن و توخته و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود