اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توده ٔ کافور

نویسه گردانی: TWDH KAFWR
توده ٔ کافور. [دَ / دِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انبار برف . (ناظم الاطباء). بمجاز، تل برف . پشته ٔ برف :
بر کوه از آن توده ٔ کافور گرانبار
خورشید سبک کرد سر آن بار گران را.

سنائی .


گر به دی مه بر زمین مرده از بهر حنوط
توده ٔ کافور و تنگ زعفران افشانده اند.

خاقانی .


|| تن و سرین سفید. (ناظم الاطباء). || تلی از کافور. پشته ٔ کافور.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.