اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

توده گشتن

نویسه گردانی: TWDH GŠTN
توده گشتن . [ دَ / دِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) تل شدن . انباشته گشتن . خرمن گشتن . جمع شدن . فراهم گشتن :
چو از خون در و دشت آلوده گشت
ز کشته به هر جای بر توده گشت .

فردوسی .


رجوع به توده و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.