توران زمین . [ زَ ] (اِخ ) توران زمی . مملکت توران . سرزمین توران
: برفتش سیاوخش و آن را بدید
مر آن را ز توران زمین برگزید.
فردوسی .
به منشور و فرطوس و خاقان چین
بدان نامداران توران زمین .
فردوسی .
به توران زمین زادی از مادرت
هم آنجا بد آرام و آبشخورت .
فردوسی .
سپه زآن کشیدم به اقصای چین
که آرم به کف ملک توران زمین .
نظامی .