تورید
نویسه گردانی:
TWRYD
تورید. [ ت َ ] (ع مص ) گلگون کردن .(تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). گلگون کردن رخسار را. یقال : وردت المراءة خدها؛ اذا حمرت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از آنندراج ). || رنگ کردن لباس را به رنگ گل سرخ . (ازاقرب الموارد). || گل بیرون آوردن درخت . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گل کردن درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
تورید. [ ت ُ ] (اِخ ) ۞ دارالحکومه ٔ قدیم روس که شامل کریمه و چند کشور مجاور آن بوده است . (از لاروس ). شبه جزیره ای است در شمال دریای سیا...
خرسونس تورید. [ خ ِ ن ِ ] (اِخ ) نام دولتی بوده است در دریای سیاه کنار بوسفور و آن همان دولت قریم یا دولت شبه جزیره ٔ کریمه بوده است . ا...