توفیق
نویسه گردانی:
TWFYQ
توفیق . [ ت َ ](اِخ ) ابومحمدبن محمد الحسین بن عبداﷲبن محمد. اصلاً از مغرب است ولی در دمشق زندگی می نمود. وی از مهندسین و منجمین و ادباء قرن ششم هجری قمری است . در دمشق به تدریس و افادات علمیه اشتغال داشته و به فهم و به علم اشتهار یافت و شعر نیز می سروده . از شاگردانش محمدبن نصربن صغیر القسیرانی است که ادبیات و حکمت نزدوی آموخته است . وفاتش را می گویند در صفر سال 516 هَ. ق . در دمشق اتفاق افتاده . تألیفی از وی نام برده نشده است . (گاهنامه از یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
توفیق یافتن . [ ت َ / تُو ت َ ] (مص مرکب ) کامیابی یافتن . موفق شدن . کامروا و برآورده خواهش شدن . توانایی یافتن از خدا در برآوردن خواهش : اگ...
توفیق الرومی . [ ت َ قُرْ رو ] (اِخ ) حسن توفیق افندی بن محمد قاضی زاده ٔ باطومی قسطنطنینی الرومی . ادیب و نویسنده بود آنگاه در دایره ٔ بحریه ...
توفیق خواستن . [ ت َ / تُو خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) توفیق جستن . کامیابی خواستن . طلب کردن کامکاری از خدا : از ایزد عز ذکره توفیق خواهیم . ...