توفیق
نویسه گردانی:
TWFYQ
توفیق . [ ت َ ] (اِخ ) محمد پسر اسماعیل پاشا (1852-1892 م .). وی در سال 1879 م . خدیو مصر بود. او مغلوب انگلیسها شد و آنان سلطنت سودان را به وی تفویض کردند. (از فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
توفیق یافتن . [ ت َ / تُو ت َ ] (مص مرکب ) کامیابی یافتن . موفق شدن . كامروا و برآورده خواهش شدن . توانایی یافتن از خدا در برآوردن خواهش : اگ...
توفیق الرومی . [ ت َ قُرْ رو ] (اِخ ) حسن توفیق افندی بن محمد قاضی زاده ٔ باطومی قسطنطنینی الرومی . ادیب و نویسنده بود آنگاه در دایره ٔ بحریه ...
توفیق خواستن . [ ت َ / تُو خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) توفیق جستن . کامیابی خواستن . طلب کردن کامکاری از خدا : از ایزد عز ذکره توفیق خواهیم . ...