توق . (ترکی ، اِ) توغ . (آنندراج )
: خلفا لشکر از جهان رانده
علم و توقشان به جا مانده .
سلیم (از آنندراج ).
ماهیچه ٔ توق گیتی فروز بعداز آنکه پانزده روز افق دهلی را منزل اقامت ساخت عازم دیگر مواضع آن ولایت شد. (حبیب السیر ج
3 ص
155). رجوع به توغ شود.