توقی
نویسه گردانی:
TWQY
توقی .[ ت َ وَق ْ قی ] (ع مص ) (از «وق ی ») حذر کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). پرهیز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حذر کردن و ترسیدن . (از اقرب الموارد). خود را نگاه داشتن از چیزی . (آنندراج ). نگهبانی . (غیاث اللغات ). پرهیز کردن . اتقاء. تجنب . اجتناب . (از یادداشتهای مرحوم دهخدا) : و گلشن معانی را از خار و خاشاک خلاف ، توقی و تصون واجب بیند. (سندبادنامه ص 63). رجوع به توقیت شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
توقی جستن . [ ت َ وَق ْ قی ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) دوری جستن . اجتناب کردن . حذر کردن : و از غائله ٔ فتن به خشوع و خضوع توقی جست . (جهانگشای ...
توقی کردن . [ ت َ وَق ْ قی ک َ دَ ] (مص مرکب ) حذر کردن . پرهیز کردن . اجتناب کردن : بر این موجبات بر مداومت اقداح توفر می نمود و از قداح م...
طوقی . [ طَ / طُو ] (ص نسبی ) منسوب بطوق . طوقدار. || (اِ) قسمی انار.