ته دار
نویسه گردانی:
TH DʼR
ته دار. [ ت َه ْ ] (نف مرکب ) پایه دار، مانند جام و جز آن . || کم عمق . (ناظم الاطباء). رجوع به ته و ترکیبهای آن شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ته دار. [ ت َه ْ ] (اِ مرکب ) نامی است که در رودبار به درخت داغداغان دهند. رجوع به داغداغان شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
تهدار. [ ت َ ] (ع مص ) جوشیدن شراب . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || هدرالحمام هدراً و هدیراً و تهداراً؛ ...