گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ته کیسه نویسه گردانی: TH KYSH ته کیسه . [ ت َه ْ س َ / س ِ ] (اِ مرکب ) آنچه از نقد پس از خرجهائی در ته کیسه بجای مانده است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : نیست اختر کز برای تیغ داغ حسرتش درهم از ته کیسه ٔ شب در میان انداخته .زلالی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود