اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهمت انداختن

نویسه گردانی: THMT ʼNDʼḴTN
تهمت انداختن . [ ت ُ م َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) تهمت زدن . تهمت بستن . تهمت کردن :
خواب بیداران ببستی وآنگه از نقش خیال
تهمتی بر شبروان خیل خواب انداختی .

حافظ (از آنندراج ).


ز دود دل سیه شد نامه ٔ شاهی نه از خطت
چه خود سوزم چه تهمت از خم موی تو اندازم .

امیر شاهی سبزواری (از آنندراج ).


رجوع به تهمت و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.