اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهمت زدن

نویسه گردانی: THMT ZDN
تهمت زدن . [ ت ُ م َ زَ دَ ] (مص مرکب ) بهتان زدن . اتهام . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تهمت کردن و تهمت نهادن . (ناظم الاطباء) :
تهمت عیش مزن کز اثرذوق بلاست
اینکه هر لخت دلم بر سر مژگان خندد.

طالب آملی (از آنندراج ).


عالی دل و دست و لب خود پاک توان داشت
تهمت زدن مدعیان را چکند کس .

نعمت خان عالی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.