اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ته نما

نویسه گردانی: TH NMA
ته نما. [ ت َه ْ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (نف مرکب ) چیزی که هرچه ته خود داشته باشد بنماید. (آنندراج ). هر چیز صافی که ته آن نمایان باشد مانند جوی آب . (ناظم الاطباء) :
ازخشن پوشی برون آورد فیض گلخنم
تن قبای ته نما اکنون ز خاکستر گرفت .

کلیم (از آنندراج ).


این مقام از بسکه نورانی سرشک افتاده است
خاک آن مانند آب صاف باشد ته نما.

شفیع اثر (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.