ته و تو
نویسه گردانی:
TH W TW
ته و تو. [ ت َ هَُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) تَه تو. ژرفای چیزی . عمق موضوعی . جزئیات امری .
- ته وتوی کاری یا امری یا چیزی یا مطلبی را درآوردن ؛ به همه ٔ جزئیات آن پی بردن . به تمام آن آگاهی یافتن با فحص و کنجکاوی . نیک از جزئیات امری آگاه شدن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || باقیمانده ٔ کمی از چیزی بسیار. (یادداشت ایضاً). رجوع به ته وتو شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.