اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهی دیده

نویسه گردانی: THY DYDH
تهی دیده . [ ت َ / ت ِ / ت ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) تهی چشم . (مجموعه ٔ مترادفات ). کنایه از نابینا و بی بصر. (آنندراج ) :
روان از دو دیده پسندیدگان
به خاک درت چون تهی دیدگان .

خسرو (ازآنندراج ).


رجوع به تهی چشم و تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.