اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهی شکم

نویسه گردانی: THY ŠKM
تهی شکم . [ ت َ / ت ِ / ت ُ ش ِ ک َ ] (ص مرکب ) خالی شکم . گرسنه . (ناظم الاطباء). طلنفح ، گرسنه و تهی شکم . (منتهی الارب از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
کوس تهی شکم را بود آرزوی آن نان
یا قوم اطعمونی ، آوازش آمد از بر.

خاقانی .


رجوع به ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.