گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تهیه دیدن نویسه گردانی: THYH DYDN تهیه دیدن . [ ت َ هی ی َ / ی ِ دی دَ ] (مص مرکب ) تدارک دیدن و آلات و ادوات کار را فراهم کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تهیه و ماده ٔ بعد شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود