گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تیر نویسه گردانی: TYR تیر. (ع اِ) صحرا. || بیابان . || شاه تیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی تئر تئر. [ ت ِ ءَ ] (ع اِ) ج ِ تارَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به تارة شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود