تیر تخش . [ رِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تیر هوائی و آتشبازی را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). تیر هوائی و تیر ناوک و تیر آتشبازی ... (غیاث اللغات ). تیر هوائی آتشبازی شبهای عید و عروسی را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج )
: گر اشارت نیست با چین جبین هم قانعیم
تیر تخشی زآن کمان ابروان ما را بس است .
صائب (از آنندراج ).
تو گوئی چو شد تیر تخشش بلند
که کرده ست این ریشه در خاک بند.
طاهر وحید (از آنندراج ).
از بس که گرم سوی عدویت روان شود
چون تیر تخش ناوک آتشفشان شود.
سعید اشرف (ایضاً).