گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تیر فلک نویسه گردانی: TYR FLK تیر فلک . [ رِ ف َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تیر چرخ وکوکب عطارد. (ناظم الاطباء). تیر گردون : از نعش هدی تختش وز تیر فلک میل وز قوس قزح زیجش وز ماه سطرلاب . خاقانی .رجوع به تیر (عطارد) و تیر گردون شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود