اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیرماهی

نویسه گردانی: TYRMAHY
تیرماهی . (اِ مرکب ) نوعی از انگور است . (برهان ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) :
تا وقت مهرگان همه گیتی چو زر بود
از آب تیرماهی ۞ و از باد مهرگان .

منوچهری .


تیره شد همچون عصیر تیرماهی آب جوی
شد چو آب تیرماهی خم به خم اندرعصیر.

میرمعزی (از آنندراج ).


|| نوعی از ماهی ، از عالم تیرمار. (آنندراج ). || نام داروئی هم هست . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || زنجبیل . (الفاظ الادویه ). || گزر و زردک را نیز گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تیرماهی . (ص نسبی ) خریفی . خزانی .پائیزی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). خریفی . || منسوب به تیرماه و تابستانی . (ناظم الاطباء).
اعتدال تیرماهی . [ اِ ت ِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان اعتدال خریفی است : و دیگر را نقطه ٔ اعتدال تیرماهی خوانند، و این آن است که چ...
پاییزی
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.