گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تیره ابر نویسه گردانی: TYRH ʼBR تیره ابر. [ رَ / رِ اَ ] (اِ مرکب ) ابر تیره . ابر سیاه . ابر تار و مظلم : تو گفتی برآمد یکی تیره ابرهوا شد بکردار کام هژبر. فردوسی .همانگه برآمد یکی تیره ابرکند روی گیتی چو چرم هژبر. اسدی .رجوع به تیره و دیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود