اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیشه زدن

نویسه گردانی: TYŠH ZDN
تیشه زدن . [ ش َ / ش ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) با افزار آهنی کار کردن . افزار مخصوص سنگ تراشان را بر سنگ یا خاک زدن . افزار مخصوص کندن سنگ و خاک و جز آن را :
تو خوش می زیستی با دلبران شاد
قلم شاپور می زد تیشه فرهاد.

نظامی .


زدم تیشه یک روز بر تل خاک
بگوش آمدم ناله ای دردناک .

سعدی .


رجوع به تیشه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.