گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تیغ افراشتن نویسه گردانی: TYḠ ʼFRʼŠTN تیغ افراشتن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) شمشیر کشیدن . آماده ٔ نبرد شدن : هرچه خواهی کن که ما را باتو روی جنگ نیست سر نهادن به در آن موضع که تیغ افراشتی .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود