اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تیغ شدن

نویسه گردانی: TYḠ ŠDN
تیغ شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) روبرو شدن . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (غیاث اللغات ). کنایه از روبرو شدن . (ناظم الاطباء). کنایه از روبرو شدن و جواب دادن . حریف شدن و طرف گشتن . (آنندراج ) :
تواند دل به جنگ غمزه شد تیغ
گرش از زخم خفتانی نبخشی .

ظهوری (از آنندراج ).


کوه قاف از سپرانداختگان است اینجا
که دگر تیغ شود پیش دم تیشه ٔ ما.

صائب (از آنندراج ).


تیغ نتواندشدن انگشت پیش حرف من
تا چو ماه نو سپر کردم کمان خویش را.

صائب (ایضاً).


دی از طرفی برآمد آن چرده پسر
با تیغ سپر چو آفتاب از خاور
افکند سپرهر که بدیدش با تیغ
ما تیغ شدیم و سینه کردیم سپر.

علی منصور (از فرهنگ رشیدی ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.