اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثابت

نویسه گردانی: ṮABT
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ )ابن ابراهیم بن زهرون . طبیب حرانی مکنی به ابی الحسن .مؤلف مطرح الأنظار گوید ۞ کنیت او ابوالحسن و از اطبای مشهور مائه ٔ چهارم هجری ، و بوفور علم و حدس صائب معروف بود. عبیداﷲبن جبرئیل گوید در ایامی که عضدالدوله ٔ دیلمی وارد بغداد شد ابوالحسن ثابت بن ابراهیم در بغداد مقیم و سرآمد اطبای آن دیار بود. روز ورود عضدالدوله از اطبای بغداد اول کس که نزد او رفت ثابت بن ابراهیم طبیب مزبور و سنان طبیب بودند عضدالدوله از معرف حال آن دو نفر پرسش فرمود، معرف عرض کرد که دو طبیب معتبر شهر بغداد می باشند عضدالدوله گفت بحمداﷲ ما در کمال صحت و عافیتیم و محتاج آنها نیستیم و التفاتی بآن دو طبیب نکرد وهر دو با کمال خجلت به دهلیزخانه مراجعت کردند. سنان طبیب که اصغر سناً از ثابت بن ابراهیم بود بثابت گفت که بما بسی گران است که با این کثرت علم و وفور دانش از نزد این مرد با این خفت بیرون آییم اگر اجازت دهی بمجلس برگشته و جوابی که سزاوار است بر وی عرضه دارم ثابت قبول کرد و هر دو پیش عضدالدوله معاودت کردند. سنان عرض کرد أطال اﷲ بقاءالملک همانا که موضوع علم ما حفظ صحت است و ملک حاجتمندترین تمام مردم است بدان موضوع . عضدالدوله را این تقریر خوش آمد و فرمود صدقت یا حکیم ، سپس آن دو طبیب را در جرگه ٔ اطبای حضور خویش منسلک فرمود. گویند یک سال پیش از آنکه عضدالدوله مبتلا بمرض اختلال دماغ شود ثابت بن ابراهیم خبر داده بود. در باب حدس صائب و تقدمةالمعرفه ٔ آن حکیم در کتب تواریخ حکایات غریبه ذکر کرده اند چون اغلب آنها خالی از اغراق نبود لذا بذکر آنها نپرداخت . وفات ثابت بن ابراهیم بنا بنوشته ٔ مورخ خزرجی در یازدهم ذی القعده ٔ سنه ٔ خمس و ستین و ثلثمائة (365 هَ . ق .) در شهر بغداد اتفاق افتاد و تولد او بنا بنوشته ٔ مورخ مزبور در شهر ذی القعدة ثلاث و ثمانین و مأتین (283 هَ . ق .) در شهر رقه بوده ، ولی صاحب کتاب مختصرالدول وفات ثابت را در سال 369 ضبط کرده . از تألیفات حکیم مزبور دو کتاب مابین اطبا معروف است یکی کتاب اصلاح مقالات یوحنابن سرابیون و دیگری اجوبه ٔ مسائلی است که بعضی از اطبای عصر از وی سؤال کرده اند - انتهی . قفطی در تاریخ الحکما گوید ۞ که ابوالحسن ثابت بن ابراهیم روز جمعه یازده شب مانده از شوال سال 369 در بغداد وفات کرد و مولدش در رقة شب پنجشنبه دو شب مانده از ذی القعده ٔ سال دویست و هشتاد و سه بود. دکتر لکلرک در تاریخ طب عرب آورده است : پدرش ابراهیم نیز طبیب بود و در حرّان میزیست . ابوالحسن ثابت پزشکی مجرب و حاذق بود ابن بطلان درکتاب خود بدانجا که از معالجه ٔ جدید بعض امراض مانند فالج که قبلاً بوسیله ٔ ادویه ٔ محرکه مداوا میشد بحث کرده ذکر او آورده است . ابوالفرج بن العبری از حدس وحذاقت ثابت اموری حکایت کرده که بیشتر معرف بی باکی اوست تا غریزه ٔ طبی وی و او برادری داشت بنام هلال بن ابراهیم که در بغداد طبابت میکرد و شهرتی داشت و در خدمت امیرامراء توزون میزیست . رجوع به ابی الحسن الحرانی و تاریخ الحکماء قفطی ص 101، 111، 112، 115 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن علی کوفی . او راست : کتاب خلق الانسان وخلق الفرس . و رجوع به ثابت بن عبدالعزیزاللغوی شود.
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حبیب مولی علی بن رابطه از شاگردان و روات ابوعبید قاسم بن سلام . او همه ٔ کتب ابوعبید را روایت کرده است ...
ثابت . [ ب ِ] (اِخ ) ابن العوام . صحابی و از شهدای یمامه است .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن فقیر. از شرفاء و امراء مدینه که به جمامره معروفند ۞ .
ثابت . [ب ِ ] (اِخ ) ابن قرةالحرّانی . مکنی به ابی الحسن . یکی از مردم حران . او در ایام معتضدباﷲ عباسی ببغداد رفت و بمطالعه ٔ علوم حساب و هن...
ثابت . [ ب ِ ](اِخ ) ابن قَعطل ملقب به جواس . شاعری است از عرب .
ثابت . [ ب ِ ](اِخ ) ابن قمع. او یکی از مترجمین و نقله ٔ کتب از زبانهای دیگر بعربی ۞ است .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن قیس . ابوالغصن . تابعی است .
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن قیس بن شماس الانصاری . صحابی است و درک غزوه ٔ بنی قریظه و المریسیع کرده است . و یکی از فصحاء و شعراء عرب است و در...
ثابت . [ ب ِ ] (اِخ )ابن قیس النخعی . از اکابر کوفه در خلافت عثمان و حکومت سعدبن العاص در کوفه ۞ .
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۹ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.